جهان آلوده ی خواب است.
فروبسته است وحشت در به روی هرتپش.هربانگ
چنان که من به روی خویش
دراین خلوت که نقش دلپذیرش نیست
ودیوارش فرو می خواندم درگوش:
میان این همه انگار
چه پنهان رنگ ها داردفریب زیست!
شب ازوحشت گرانباراست.
جهان آلوده ی خواب است ومن دروهم خود بیدار:
چه دیگرطرح می ریزدفریب زیست
دراین خلوت که حیرت نقش دیواراست؟
نظرات شما عزیزان:
ارسال در تاریخ پنج شنبه 25 اسفند 1390
توسط
مهدیه