جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را /نجستم زندگانی راو گم کردم جوانی را
کنون با بارپیری آرزومندم که برگردم /به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یادیار دیرین کاروان گم کرده را مانم /که شب درخواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود وماراهم شبابی وشکرخوابی /چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون خزانی را
سخن بامن نمی گویی الا ای همزبان دل /خدا رابا که گویم شکوه ی بی همزبانی را
استاد شهریار
نظرات شما عزیزان:
ارسال در تاریخ جمعه 26 اسفند 1390
توسط
مهدیه